سفارش تبلیغ
صبا ویژن


تو خواسته‏ای و بس - باغ من



درباره نویسنده
تو خواسته‏ای و بس - باغ من
باغبان
بسم‏الله‏الرحمن‏الرحیم --- باغچه‏ای دارم پر از گل‏های امید و آرزو. آسمانی آبی سقفش و زمینی با کرامت فرشش.
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
تابستان 1387
بهار 1387


لینکهای روزانه
روی میز آشپزخانه [5]
کارگاه آشپزسازی
پارسی بلاگ [2]
یک بانوی مسلمان [1]
گل باغ زندگیمون 2 [1]
گل باغ زندگیمون 1 [1]
سایت متنوع تبیان [23]
[آرشیو(7)]


لوگوی وبلاگ
تو خواسته‏ای و بس - باغ من

آمار بازدید
بازدید کل :27128
بازدید دیروز : 6
بازدید امروز : 30
 RSS 

my garden
اسیر بودم!
اسیر خودم و ناتوانی روحم.
اسیر سجن دنیا و ما فیها.
ولی انگار به نگاهی، به نیم نگاهی دیوارها شکست و پرده‏ها فرو افتاد!
آسمانی ورا روی پرنده دل شکسته روحم پدیدار شد که مدت‏ها بود خواب‏های شبانه و رویاهای روزانه‏ام شده بود.
ولی کدام جرات و جسارت می‏تواند بال‏های فرتوتم را از هجوم بی‏پروازی رها کند؟
کدام بی‏پروایی مرا از بی‏پروازی نجات می‏دهد؟
به خود آمده‏ام و در تکاپویم که به‏ تو برسم.
یاد روزگار عاشقیم بخیر!
من بودم و دل و تو!
آه!
آه که گاهی چقدر زود دیر می‏شود!
آیا باز هم آغازی دیگر است؟
یادم هست آن روزهای بکر جستجوی خود خودم را!
هرچه به دنبال خودم می‏گشتم او را می‏یافتم!
هر جا نشانی خودم را می‏جستم به او می‏رسیدم!
باورم شد که تو می‏خواهی و بس، حتی در هجوم ناخواستن دیگران و این بس بود.
و حالا که پنج سال از آن روزها می‏گذرد و من و او چون یک روح در دو کالبد در کنار هم در سایه امن عنایتت روزگار می‏گذرانیم و در باغ کوچکمان درخت دعا می‏کاریم و میوه اجابت برمی‏چینیم،

باورم هست که تو خواسته‏ای و بس!



نویسنده : باغبان » ساعت 11:30 صبح روز شنبه 87 تیر 8